یوگا از جمله فعالیت‌هایی‌ست که مزیت‌های متعددی برای ذهن و جسم دارد و می‌توان از آن به‌عنوان مکملی برای روان‌درمانی استفاده کرد. سلامت روان از این جهت بااهمیت است که می‌تواند سلامت جسمانی فرد را تحت‌تاثیر قرار دهد. از آن‌جایی‌که ذهن و بدن ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند و جسم از ذهن فرمان می‌گیرد، فیزیک انسان نسبت به اضطراب، افسردگی، استرس و سایر مسائل روانی واکنش نشان می‌دهد.

پس بدیهی‌ست که روان‌درمانگران از بدن در جهت کاهش علائم بیماری روانی بهره ببرند و برای تقویت ارتباط ذهن و بدن، یوگا را به نسخه‌های درمانی‌شان اضافه کنند. در ادامه این مقاله از مجله یاری‌وی می‌خواهیم ببینیم ماحصل تلاقی یوگا و روان‌درمانی چه خواهد شد. همچنین به پنج مورد از رایج‌ترین فواید یوگا که تاثیری چشمگیر روی بیماران دارد، اشاره خواهیم کرد.

 

یوگا، کششی که به زندگی‌ات معنا می‌دهد

همان‌طور که بالاتر به آن اشاره کردیم، یوگادرمانی یک مکمل است و در کنار درمان‌های سنتی می‌تواند پروسه بهبود وضعیت روانی را تکمیل کند. در یوگادرمانی تکنیک‌های تنفسی و نحوه صحیح قرارگیری پوزیشن بدن با روان‌درمانی ترکیب می‌شود تا تعادل بین ذهن و بدن تقویت و علائم و مسائل روانی مدیریت شود.

یوگا گروهی باعث نشاط و افکاری منظم تر می شود

اگر در حال بهره‌بردن از درمان‌های سنتی هستید، اکیدا توصیه می‌شود تا از یوگا برای تکمیل روند درمانی خود بهره ببرید. این نوع روش درمانی یک روش غیرتهاجمی، غیردارویی و جامع است که به نتیجه مورد نظر شما ختم می‌شود. با یوگا علاوه‌بر بهبود فیزیک و ذهن، ارتباطات اجتماعی‌ شما با اطرافیانتان بهبود می‌یابد.

 

با پیشینه یوگا آشنا شوید

هنگام بررسی پیشینه یوگا، با مکان‌هایی نامعلوم و زمان‌هایی مبهم مواجه می‌شویم؛ به این دلیل که تاریخ آن به‌صورت شفاهی و سینه‌به‌سینه نقل می‌شده و آموزه‌های آن ماهیتی مخفیانه داشته است. هر آن‌چه که از این تاریخ یافت شده، رونویسی از برگ‌های شکننده نخل‌ها بوده است که به‌سادگی آسیب می‌دیدند و از بین می‌رفتند.

با این تفاصیل گفته می‌شود قدمت یوگا به 5000 سال پیش برمی‌گردد؛ در حالی که برخی محققان بر این باورند که این عدد می‌تواند تا 10000 هم برسد! از همین رو، تاریخچه یوگا را به چهار دوره زیر تقسیم می‌کنند:

·       یوگای پیش‌ از کلاسیک

همان‌طور که در بخش قبلی هم تا حدودی به آن اشاره کردیم، خاستگاه یوگا به 5000 سال پیش برمی‌گردد که آغازگر آن، تمدن Indus-Sarasvati در شمال هند بوده است. واژه «یوگا» نخستین‌بار در قدیمی‌ترین متون مقدس ریگ‌ودا ظهور کرد. اصلاح‌کننده و توسعه‌دهنده یوگا، برهمن‌ها و ریشی‌ها بودند.

·       یوگای کلاسیک

در دوره پیش از ‌کلاسیک، یوگا از ترکیب ایده‌ها، باورها و تکنیک‌های مختلف به‌دست آمده بود که عموما با یکدیگر هم‌خوانی نداشتند و متضاد بودند؛ لذا دوره کلاسیک با «یوگا سوترا پاتانجلی»، اولین ارائه سیستماتیک یوگا، تعریف می‌شود.

این متن که در قرن دوم نوشته شده است، با نام «یوگای کلاسیک» هم معرفی می‌شود. جالب است بدانید از سوترا پاتانجلی به‌عنوان دقیق‌ترین و علمی‌ترین متنی که تاکنون درباره یوگا نوشته شده است یاد می‌کنند. پاتانجلی عموما پدر یوگا نامیده می‌شود و یوگا سوتراهای او هنوز هم به‌شدت بر بیشتر سبک‌های یوگای مدرن تاثیر می‌گذارد.

·       یوگای پس از کلاسیک

صدها سال پس از پاتانجلی، سیستمی از تمرینات توسط استادان یوگا ایجاد شد که هدف آن جوانسازی بدن و افزایش طول عمر بود. این اساتید، دانش تئوری وداهای باستانی را رد و فیزیک بدن را به‌عنوان ابزاری برای رسیدن به روشنگری معرفی کردند. آن‌ها تانترا یوگا را با تکنیک‌های رادیکال‌ توسعه دادند تا بدن و ذهن را از وجود گره‌هایی که انسان را به فیزیکش پیوند می‌دهد، پاکسازی کنند.

·       یوگای مدرن

در اواخر دهه 1800 و اوایل دهه 1900، استادان یوگا به غرب سفر کردند و در جهت جلب توجه ملت‌ها قدم برداشتند. در دهه‌های 1920 و 1930، سبک‌های مختلف یوگا ترویج و اولین مدرسه و اولین انجمن یوگا تاسیس شد.

توجه غرب به یوگا همچنان ادامه داشت تا این‌که «ایندرا دوی» در سال 1947 استودیوی یوگای خود را در هالیوود راه‌اندازی کرد. از آن زمان، بسیاری از معلمان غربی و هندی پیشگام شدند و با ترویج «هاتا یوگا»، میلیون‌ها طرفدار کسب کردند. هاتا یوگا امروزه دارای مکاتب یا سبک‌های متفاوتی‌ست که هرکدامشان جنبه‌های مختلفی را شامل می‌شود.

 

یوگا؛ شکلی از روان‌درمانی

یوگا شکلی از روان درمانی می باشد

در روان‌درمانی شاهد آن هستیم که از روش‌های غیردارویی برای درمان مسائل روانی استفاده می‌شود. البته ناگفته نماند که برخی از روان‌درمانگران به‌طور همزمان از دارو و مشاوره‌های سلامت روان بهره می‌برند. اگر بخواهیم به‌صورت کلی روان‌درمانی را زیر ذره‌بین قرار دهیم، باید بگوییم نوعی از درمان محسوب می‌شود که شامل مکالماتی بین درمانگر و بیمار است.

طی این مکالمه، درمانگر بیمار خود را به‌واسطه فرآیندهای عاطفی و فکری راهنمایی می‌کند و به او می‌آموزد تا چگونه مکانیسم‌های مقابله را تقویت و علائم منفی را کنترل کند. از همین جهت، یوگادرمانی رویکردی مشابه با روان‌درمانی دارد.

طی آن، بیمار به‌عنوان یک شخص کامل در نظر گرفته می‌شود و ذهن و بدن او مورد هدف قرار می‌گیرد. یوگادرمانی بر آگاهی تاکید دارد و بیمار را تشویق می‌کند تا خود را در لحظه حال قرار دهد؛ همچنین به او می‌آموزد تا چگونه تنش و استرس بدنش را تحمل کند.

 

فواید یوگا بر سلامت روان چیست؟

اکنون که با تاریخچه و شکل درمانی یوگا آشنا شدید، می‌خواهیم به فواید آن اشاره کنیم. در این بخش به شما می‌گوییم که یوگادرمانی به پنج روش مختلف می‌تواند روی افرادی که درگیر مسائل روانی هستند تاثیر مثبت بگذارد.

  • اثر آرام‌بخش دارد: توجه داشته باشید که هرچقدر شما تحریک‌پذیرتر باشید، تاثیر آرام‌بخشی یوگا بر شما دشوارتر می‌شود؛ اما نگران نباشید! بیشتر بیماران با افزایش تمرین‌های فیزیکی مثل آساناها، تمرین‌های تنفسی و کریا (تکنیک‌های پاک‌سازی مانند کاپالاباتی، تراتاکا، نتی و غیره) با کاهش هیجان روبه‌رو می‌شوند که بی‌شک برایشان سودمند خواهد بود.
  • آگاهی را افزایش می‌دهد: با تمرین یوگا، آگاهی‌ شما از خود و محیط اطرافتان افزایش می‌یابد. وقتی بتوانید از ابتدایی‌ترین احساسات خود، از جمله ضربان قلب و نبض خود آگاه شوید، شرایط برای آگاهی بیشتر شما از محیط اطرافتان آسان‌تر خواهد شد.
  • توجه را بالا می‌برد: یکی از دلایلی که بازگشت به محیط کار و انجام فعالیت‌های قبلی، برای یک بیمار روانی سخت و دشوار به‌نظر می‌رسد، این است که به‌سادگی توسط عوامل حواس‌پرتی محاصره می‌شود. این حصار، توجه فرد را کاهش و تمایل او به منحرف‌شدن حواسش را افزایش می‌دهد؛ در نتیجه فعالیت‌های موفقیت‌آمیز در او کاهش می‌یابد. با تمرینات یوگا این امکان وجود دارد که بیمار برای مدت طولانی‌تری بتواند تمرکز خود را حفظ کند.
  • پذیرش و سازگاری به‌همراه دارد: یکی از چالش‌های بازتوانی افراد مبتلا به بیماری‌های روانی این است که حتی اگر در خانه‌های خود درمان شوند، عموما محیط آن‌جا آن‌قدر ناسالم است که احتمال بازگشت بیماری وجود دارد. ایده‌های پذیرش و سازگاری که بخشی از مشاوره یوگا را شامل می‌شود، به شخص کمک می‌کند تا به‌خوبی از محیط درمانی به دنیای بیرون منتقل شود.
  • احساس امنیت را تقویت می‌کند: عموما در طول یک بیماری درازمدت و سخت، ممکن است بیمار ارتباط قبلی‌اش را با خانواده خود از دست دهد. برای بیماری که تحت درمان است، احتمال دارد این عدم حمایت از جانب خانواده باعث احساس ناامنی او شود، شانس بهبودش را کاهش دهد و حتی بیماری‌اش را تشدید کند. این‌جاست که تمرین‌های یوگا می‌توانند احساس اطمینان و امنیت را به زندگی و روان بیمار برگردانند.

با یوگا، ریتم نبض و روانتان منظم می‌شود!

به کوتاه‌ترین شکل ممکن سعی کردیم صفر تا صد یوگا و تاثیرات آن بر روان‌درمانی را برایتان شرح دهیم. اکنون دیگر می‌دانید که یوگا از کجا آمده است، ارتباطش با روان‌درمانی چیست و چه فوایدی می‌تواند برای افراد داشته باشد. آن‌چه که باعث اثرگذاری یوگا می‌شود، افزودن آن به روتین زندگی و استمرار در انجام آن است.

در پایان می‌خواهیم تریبون را به دست شما دهیم تا برای ما از تجربیات، دانش یا دیدگاهتان بنویسید. آیا تاکنون از یوگا برای سلامت روان خود استفاده کرده‌اید؟ تا چه اندازه از آن تاثیر گرفته‌اید؟

 

منابع:

https://www.bestcounselingdegrees.net/resources/psychotherapy-and-yoga/

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3768208/

https://www.yogabasics.com/learn/history-of-yoga/