مهم است بدانید که مغز شما در جهتی فعالیت می‌کند که بتواند از شما در برابر عوامل محیطی محافظت کند؛ یعنی مغزتان طی یک فرآیند خودمحوری، شما را در مرکز قرار می‌دهد و دیگران را در حاشیه. این خودمحوری از شما قهرمان و از اطرافیانتان چهره‌هایی فرعی می‌سازد. پس بی‌دلیل نیست که دیدگاه و نظر خود را به‌عنوان یک اصل ثابت در نظر بگیرید.

اما آیا باید به این طبیعت مغز، اجازه فعالیتی خودسرانه داد تا به این روند خود ادامه دهد؟ قطعا خیر! دلیلش این است که به‌حاشیه‌راندن عقاید و نقش دیگران، باعث ایجاد افکاری مستبدانه و خودرأی می‌شود که نتایج هولناک آن سبب نابودی آزاداندیشی در یک جامعه خواهد شد.

شاید جالب باشد بدانید که در گذشته، اختلاف عقیده در یک جامعه، خانواده یا محل کار کم‌تر بوده است. دلایل زیادی می‌توان برای آن عنوان کرد؛ اما مهم‌ترین دلیل آن، قرارنگرفتن در معرض عقاید مختلف بود. زندگی به‌دور از اینترنت و سرانه مطالعه بسیار پایین، سبب کاهش آگاهی می‌شد و همین موضوع شرایط را برای یک‌رنگی اعضای خانواده، جامعه و محل کار فراهم می‌کرد.

اما امروزه شما با اتصال به اینترنت آزاد، در معرض دیدگاه‌ها و عقاید متفاوت از اقشار مختلف قرار می‌گیرید که ممکن است شرایط را برای مخالفت شما فراهم کند؛ اما یک جامعه را زمانی می‌توان آزاد نامید که در آن بتوان نظر مخالف را شنید و آن را پذیرفت. شاید این کار برای جوامعی که تاکنون برای آن تلاشی نکرده‌اند سخت باشد؛ اما در ادامه راهکارهایی را ارائه داده‌ایم که کمک‌کننده خواهند بود.

چطور عقاید متفاوت از خود را بپذیریم؟

یک اصل نانوشته وجود دارد که شما هرچه بیشتر مورد تهاجم عقاید مخالف خود قرار گیرید، میزان پایبندی و تاکیدتان بر اندیشه‌هایتان بیشتر می‌شود. طبیعتا چنین رویکردی نمی‌تواند به یک مسامحه و روابطی صلح‌آمیز ختم شود؛ اما برای آن‌که بتوانید انقلابی در افکار خود و در پی آن در جامعه به‌وجود آورید، توصیه می‌شود از راهکارهای زیر استفاده کنید.

·       قرارگرفتن در معرض دیدگاه‌های مختلف

وجه های مختلف یک موضوع را در نظر بگیرید

پیش‌تر گفتیم که امروزه به‌لطف شبکه‌های مجازی، به‌راحتی احتمال دارد در معرض دیدگاه‌های مختلف قرار گیرید؛ اما به دلیل آن‌که نمی‌خواهید آن را بپذیرید، نادیده‌اش می‌گیرید و به آن بی‌توجهی می‌کنید. کاری که باید انجام دهید این است که وقت بگذارید و دیدگاه مخالفان خود را بخوانید و بشنوید. در چنین شرایطی، سه اصل مهم است:

  • به‌دنبال پاسخ‌دادن به آن‌ها نباشید. تمرکزتان بر دیدگاهشان باشد.
  • اگر احساس کردید دچار ابهام شده‌اید، حتما سوال بپرسید.
  • اجازه دهید آن‌ها بفهمند که شما به‌شان توجه می‌کنید.

همچنین می‌توانید با مطالعه کتاب یا تماشای فیلم و مستندهایی که حاوی محتوایی متفاوت از عقاید شماست، باورهایتان را به چالش بکشید. هدف آن است که خودتان را در معرض دید متفاوتی نسبت به آن‌چه که همیشه داشته‌اید، قرار دهید.

·       احترام‌گذاشتن به عقاید افراد

به عقاید همدیگر احترام بگذارید

احتمالا شنیدن «احترام به عقاید مختلف» زیادی برایتان کلیشه‌ای و تکراری‌ست؛ اما نکاتی در دل دارد که لازم است به آن‌ها توجه کنید. وقتی به این باور برسید که دیگران جهان‌بینی شما را ندارند، این فرصت را در اختیارتان می‌گذارد تا دنیا را از چشم‌انداز دیگری ببینید. تماشای دنیا از دید طرف مقابل، می‌تواند به آگاهی و تحلیل شما کمک بیشتری کند.

·       درک احساسات طرف مقابل

درک احساسات طرف مقابل

زمانی که در یک بحث عقیدتی شرکت می‌کنید، ممکن است به‌دلیل هجوم احساسات، از کلمات و عباراتی تحقیرآمیز استفاده کنید تا نشان دهید شخص مقابل شما، ناچیز و فرومایه است؛ اما یک لحظه خود را جای او قرار دهید و ببینید بودن در چنین موقعیتی، تا چه میزان می‌تواند آزاردهنده باشد. فراموش نکنید که یکی از نشانه‌های تفکر استبدادی، نادیده‌گرفتن و ناچیزشمردن دگراندیشان است. در یک کلام: «آن‌گونه که دوست دارید با شما رفتار شود، با دیگران رفتار کنید».

·       یافتن نقاطی مشترک

وقتی با هدف یافتن نقاطی مشترک وارد یک گفتگو شوید، احتمال این‌که گفتگویتان به نزاع و درگیری ختم نشود و یکدیگر را بپذیرید، بسیار افزایش خواهد یافت. گاهی ممکن است طی یک بحث متوجه شوید که هدفتان یکی‌ست؛ اما روش‌ها و مسیرتان متفاوت از یکدیگر است.

در چنین شرایطی که هدفی واحد دارید، کنارآمدن با دیدگاه‌های یکدیگر اهمیت بیشتری پیدا می‌کند؛ زیرا باید تمام تلاشتان رسیدن به آن هدف نهایی، در عین پذیرفتن اختلافات باشد. یادتان باشد از نزاع و درگیری شما بر سر مسیرها، آن‌هایی که هدفشان با شما متفاوت است خوشحال خواهند شد؛ زیرا این درگیری‌ها ممکن است رسیدنتان را به هدف تحت‌تاثیر قرار دهد.

 

تفکر قطبی و نگاه صفر و صدی چیست؟ چه معایبی دارد؟

تفکر قطبی و نگاه صفر و صدی، یکی از رایج‌ترین تحریف‌های شناختی محسوب می‌شود. طی این دیدگاه، شما به خود و تمامی مسائل اطرافتان به‌صورت کاملا صحیح یا کاملا غلط نگاه می‌کنید و هیچ حاشیه خاکستری برای خود قائل نمی‌شوید.

حقیقت آن است که داشتن چنین دیدگاهی، به‌شدت شما را آزار خواهد داد؛ زیرا هر نتیجه‌ای کم‌تر از 100% برای شما به‌مثابه 0% خواهد بود. چنین دیدگاهی، قضاوت‌های منفی و ناعادلانه‌ای در پی خواهد داشت که به‌احتمال فراوان در روابط اجتماعی‌تان و ساختن جامعه‌ای روشن‌فکر، خلل ایجاد خواهد کرد. بیایید با این نوع دیدگاه و آثار و معایبش بیشتر آشنا شویم.

چگونه نگاه صفر و صدی بر شما تاثیر می‌گذارد؟

همان‌طور که گفتیم، داشتن نگاهی قطبی، زندگی و تعامل با دیگران را دشورا می‌کند. در نتیجه یا باعث کاهش اعتمادبه‌نفس و سرخوردگی‌تان می‌شود یا شما را فردی دیکتاتورمآب جلوه می‌دهد. در این بخش پنج تاثیر تفکر صفر و صدی بر شما را بیان می‌کنیم:

  • تمایل کم‌تر به کارهای ریسکی و در پی آن کاهش خلاقیت
  • تداوم احساس شکست به‌دلیل نادیده‌گرفتن خرده‌موفقیت‌ها
  • عدم تمایل به همفکری با افراد دارای دیدگاه‌های متفاوت
  • ناتوانی در یافتن راه ‌حل
  • کاهش صبر و حوصله

نشانه‌های تفکر قطبی یا صفر و صدی چیست؟

باید به مخالفان خود اجازه صحبت دهید

برای آن‌که چنین تفکری را برای همیشه کنار بگذارید، پیش از هرچیز لازم است تا نشانه‌ها و شاخصه‌های آن را بشناسید. پس از شناخت نشانه‌ها، شرایط برای غلبه بر آن مهیا می‌شود. در این بخش می‌خواهیم این نشانه‌ها را با یکدیگر بررسی کنیم.

  • این واژه‌ها در ادبیاتتان زیاد استفاده می‌شود: «باید، نباید، همیشه، هرگز و کلماتی این‌چنینی».
  • به‌سختی می‌توانید جنبه‌های مثبت یک دیدگاه یا موقعیت را درک کنید.
  • کاری را شروع نخواهید کرد، مگر آن‌که مطمئن شوید موفقیتتان در آن حتمی‌ست.
  • در دریافت بازخوردهای مثبت یا سازنده مشکل دارید.
  • اشتباهاتی کوچک، به‌مثابه شکست کاملتان است.

شناسایی این نشانه‌ها و غلبه بر آن‌ها، انعطاف‌پذیری شما را در بحث با دیدگاه‌های مختلف افزایش می‌دهد. همچنین از همه مهم‌تر سبب افزایش اعتمادبه‌نفس و موفقیت شما در زندگی اجتماعی‌تان می‌شود.

راه‌های غلبه بر تفکرات قطبی

می‌دانیم که بیشتر افکار شما به‌طور ناخودآگاه و پیوسته پردازش می‌شوند و گاهی اوقات جلوگیری از تراوش آن‌ها غیرممکن است؛ اما اگر می‌خواهید تغییری بنیادین در خود و جامعه‌تان ایجاد کنید، باید قادر به شناخت و مقابله با افکار آسیب‌زای خود باشید. در این بخش شما را به راه‌های مقابله با تفکرات صفر و صدی آشنا می‌کنیم.

·       دیدگاه خود را مورد نقد قرار دهید

تا این‌جا شما به این باور رسیده‌اید که دیدگاهتان آسیب‌زاست؛ پس بهتر است آن را مورد محاکمه قرار دهید تا ببینید آیا دلایلی محکمه‌پسند از آن به‌دست می‌آید یا خیر. در چنین شرایطی بهتر است از دوستان نزدیک یا خانواده‌تان بخواهید تا دیدگاه شما را مورد ارزیابی قرار دهند. یا بهتر بگوییم؛ عقاید خود را از چشم‌انداز آن‌ها مورد نقد و بررسی قرار دهید. در چنین شرایطی می‌توانید با نواحی خاکستری عقایدتان آشنا شوید.

·       هیجانات خود را کنترل کنید

عبارتی وجود دارد به نام «تنظیم هیجانی» که به معنی تشخیص احساسات در خود و دیگران و بیان مناسب آن‌هاست. همان‌طور که در ابتدای صحبتمان به آن اشاره کردیم، ممکن است به دلیل هجوم احساسات مختلف، دیدگاهی تند و انعطاف‌ناپذیر از خود ارائه دهید.

تنظیم هیجانی در چنین شرایطی به شما کمک می‌کند تا با چیره‌شدن بر احساسات لحظه‌ای‌تان، واکنش خود را کنترل کنید. کنترل هیجانات و در نظر گرفتن جوانب مختلف، به شما کمک می‌کند تا دیدگاه سیاه یا سفید خود را کنار بگذارید و عادلانه‌تر و منطقی‌تر بحث کنید.

·       خود را مورد بازجویی قرار دهید

این بازجویی، بیشتر شبیه یک داستان‌سرایی و گفتگوی درونی‌ست. در طول روز به این توجه کنید که چه زمانی از واژه‌های تاکیدی «هرگز، همیشه، باید، نباید و غیره» استفاده می‌کنید. آیا زمان خاصی دارد؟ آیا وقتی خسته‌اید عقاید قطبی بیشتر به‌سراغتان می‌‌آید یا زمانی که در استراحت کاملید؟ آیا دیدگاه قطبی در تمامی ابعاد زندگی‌تان وجود دارد یا فقط مختص موضوعاتی ویژه است؟ بررسی کنید ببینید چه سناریوهایی شما را تشویق به تبعیت از افکار صفر و صدی می‌کند.

روش‌های مخالفت سالم چیست؟

اعتراضات مدنی و بدون خشونت

گفتگو و بحث با کسی که وجه اشتراکی با او نداریم، شبیه یک کابوس است. در چنین شرایطی تنش‌ها به‌سرعت تشدید می‌شوند و در یک چشم‌به‌هم‌زدن ممکن است بحثمان به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل شود؛ اما وقتی به این موضوع عمیقا نگاه ‌کنیم، می‌بینیم در جامعه‌مان حلقه مفقوده‌ای به نام «تعامل با دیدگاه مقابل» وجود دارد.

وقتی نتوانیم این حلقه را در جای صحیح خود قرار دهیم، آثار زیان‌بار آن بر روابط اجتماعی ما، خانواده‌ها و جامعه قابل مشاهده خواهد بود. هدف ما از مخالفت سالم، تعامل با افرادی‌ست که دنیا و مسائل مربوط به آن را به شیوه دیگری از نظر می‌گذرانند. باید بپذیریم که نداشتن توافق، بخشی انکارناپذیر از طبیعت ماست. این عدم توافق می‌تواند سالم یا ناسالم باشد؛ اما اگر به‌دنبال تقویت روابط خود و جامعه‌تان هستید، باید روش‌های مخالفت سالم را بشناسید.

به طرف مقابل احترام بگذارید

به‌یاد داشته باشید که میزان انسانیت شما، از نحوه رفتارتان با دیگران سنجیده می‌شود؛ نه میزان توافق شما. به همین منظور به‌شدت حائز اهمیت است که در حین گفتگو این را نشان دهید که برای طرف مقابلتان ارزش و احترام قائلید. به‌جای آن‌که شمشیر را از رو ببندید و آماده حمله شوید، به او بفهمانید که شخصی محترم است و قصد دعوا با او را ندارید.

کم‌تر حرف بزنید و فضایی برای پاسخ‌دهی ایجاد کنید

به‌جای آن‌که همانند دیالوگ‌ داخل فیلم‌ها به‌صورت رفت‌وبرگشتی جواب یکدیگر را دهید، به‌دنبال گفته‌هایی در طرف مقابل باشید که با آن موافقید. زمان اثبات حق و باطل نیست. از همان اندیشه‌های مشترکی که یافته‌اید، برای پاسخ‌دادن استفاده کنید. همچنین توصیه می‌شود بین مکالمات خود، زمانی را به صحبت‌های طرف مقابل اختصاص دهید و خودتان نفسی چاق کنید تا او به‌راحتی عقایدش را ابراز کند. این حرکت هوشمندانه شما به او می‌فهماند که به صحبت‌هایش گوش می‌دهید.

«اجازه دهید با شما موافق نباشم!»

شاید گفتن این جمله، بیش از حد متواضعانه باشد؛ اما شرایطی را فراهم می‌کند که حتی اگر طرف مقابلتان در موضع قدرت باشد، ممکن است مخالفت شما را بپذیرد. به‌طور مثال به او بگویید که با این‌که دیدگاهش را درک می‌کنید، اما دلایلی دارید که آن‌ را رد می‌کند؛ سپس از او سوال کنید که آیا می‌توانید دلایل خود را بیان کنید؟ در چنین شرایطی احتمال گرفتن جواب مثبت زیاد است؛ به همین منظور هنگام ابراز مخالفت خود، اطمینان بیشتری خواهید داشت.

توانایی شنیدن و هم‌دلی با دیگران

آیا هم‌دلی همان هم‌دردی‌ست؟ هم‌دلی و هم‌دردی به‌ظاهر واژه‌هایی با معانی یکسان هستند؛ اما این‌گونه نیست. هم‌دردی یعنی ترحم و دلسوزی برای یک شخص یا یک تفکر؛ اما هم‌دلی یعنی قراردادن خودتان در موقعیت شخص مقابل.

هنگامی که بتوانید با شخصی که عقیده‌ای متفاوت از شما دارد ابراز هم‌دلی کنید، می‌توانید متوجه شوید که چه احساسی دارد و چرا چنین دیدگاهی در او ایجاد شده است. به‌دست‌آوردن یک حس مشترک، هم‌دلی را راحت‌تر می‌کند.

اگر می‌خواهید با طرف مقابلتان احساس هم‌دلی کنید، به این فکر کنید که تحت چه شرایطی به چنین موقعیتی رسیده است؛ یا ببینید آیا تجربه مشابهی داشته‌اید یا خیر. در این شرایط درک دیدگاه او راحت‌تر می‌شود و بهتر می‌توانید برای خروج او از این شرایط، راهکار ارائه دهید.

اکنون نوبت دیدگاه شماست

عموم مردم در بحث‌ها و گفتگوهای اعتقادی‌شان، به‌دنبال کسب یک جایزه شیمیایی از مغزشان هستند. آن‌ها تلاش می‌کنند عقیده خودشان را بر کرسی بنشانند تا از این کار، احساس قدرت و ظفرمندی کنند؛ اما غافل از این‌که این کرسی‌ها وفادار نیستند و چیزی به‌عنوان تفکر برتر وجود ندارد. آن‌چه که بیش از هرچیزی اهمیت دارد، برتری جمعی‌ست که آن هم از طریق تبادل نظر و کسب آگاهی از یکدیگر امکان‌پذیر است.

از آن‌جایی که نباید همیشه متکلم وحده بود و باید مجال و فرصتی به طرف مقابل برای ابراز عقیده‌اش داد، اکنون نوبت شماست تا در بخش نظرات «مجله یاری‌وی» برای ما از نقطه‌نظر خود بنویسید و بگویید که چگونه می‌توان میزان تاب‌آوری در برابر دیدگاه‌های مخالف را افزایش داد؟ چگونه می‌توان با وجود اختلاف اندیشه، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز داشت؟

 

منابع:

https://owenfitzpatrick.com/blog/handling-different-points-view/

https://ampcreative.com/guide-to-perspective-taking/

https://www.wikihow.com/See-Things-from-Different-Points-of-View