تصور بیشتر ما از محیط خانه، مکانی امن و آرام است که اعضای خانواده میتوانند در آن دور هم جمع شوند و خستگیهای روزمره را در کنار هم در کنند. اما واقعیت این است که خانه برای خیلیها امن نیست! خشونت خانگی یکی از آسیبهای جدی اجتماعی است که به سلامت جسمی و روانی اعضای خانواده لطمه وارد میکند. این پدیدۀ نهچندان نوظهور، خانه را برای افراد زیادی تبدیل به جهنم کرده است.
گرچه انسانها از همان ابتدا به شکلهای مختلف با خشونت در خانه مواجه بودهاند، اما در چند دهۀ اخیر تعداد آن رو به فزونی گذاشته و افراد بسیاری را در گرداب متلاطم خود گرفتار کرده است. در این مطلب سعی کردهایم انواع خشونت خانگی را به همراه دلایل بروز آن شرح دهیم. اگر شما نیز یکی از قربانیان خشونت در خانه هستید، این مطلب را مطالعه کنید.
فهرست محتوا
خشونت خانگی چیست؟
اصطلاح «خشونت خانگی» زمانی استفاده میشود که رابطۀ نزدیکی بین مجرم و قربانی وجود داشته باشد. همسر، فرزند، خواهر، برادر، پدر و مادر هرکدام میتوانند در نقش مجرم یا قربانی ظاهر شوند. بیشتر اوقات بین مجرم و قربانی فاصلۀ قدرت وجود دارد و قربانی بهنوعی به مجرم وابسته است.
آمارها نشان میدهد که زنان بزرگترین گروه قربانیان را در نقشهای همسر، مادر و فرزند تشکیل میدهند. بااینحال مردها، افراد مسن و کودکان نیز در دستۀ قربانیها قرار دارند. موضوع قابل توجه این است که در تمامی سطوح فرهنگی و اجتماعی جامعه خشونت خانگی وجود دارد.
بیشتر بخوانید : 9 علت دعوا با پدر و مادر و رفع اختلاف با والدین
روانشناسان میگویند سوءاستفادۀ خانگی در اغلب موارد عمدی است؛ اما گاهی پیش میآید که فرد بهصورت ناخودآگاه رفتاری مبنی بر خشونت از خود بروز میدهد. بااینحال، اگر این رفتارها در طولانیمدت ادامه داشته باشند، بدون تردید در دستۀ خشونتهای عمدی قرار میگیرند.
علت بروز خشونت خانگی چیست؟
خشونت در خانه بیشتر بین زوجها رخ میدهد. به این صورت که یکی از زوجها برای بهدستآوردن یا حفظ قدرت خود، شریکش را به شکلهای مختلف آزار میدهد. این حالت بیشتر زمانی ایجاد میشود که زوج مجرم احساس میکند به کنترل و تسلط بر شریک قربانی خود نیاز دارد. عمدهترین دلایل بروز خشونتهای خانگی عبارتاند از:
۱. استفاده از الکل و موادمخدر
استفاده از الکل و موادمخدر به بروز رفتارهای خشونتآمیز کمک میکند. فردی که از این مواد استفاده میکند، اغلب کنترلی روی تمایلات خشونتآمیز خود نداشته و در بیشتر مواقع این خشونت را علیه همسر یا فرزندان خود به کار میبرد.
۲. اعتقادات بسیار سنتی
برخی افرادِ با اعتقادات سنتی افراطی تصور میکنند حق کنترل شریک زندگی خود را دارند. این افراد اغلب در خانواده یا جامعهای با سنتهای غلط رشد کرده و تفکرات نسلهای پیشین را با خود حمل میکنند، بدون آنکه دلیل منطقی و خاصی برای آن داشته باشند.
۳. اعتماد به نفس پایین یا حسادت شدید
اعتمادبهنفس پایین یا حسادت یکی از زوجین میتواند منجر به خشونت خانگی شود. در برخی مواقع وقتی مرد یا زن درزمینۀ تحصیلات، شرایط مالی یا موقعیت اجتماعی احساس ضعف و حقارت در برابر همسر خود دارد، ناخودآگاه شروع به کنترل شدید همسر میکند.
۴. قربانیبودن مجرم!
افرادی که در خانواده یا جامعهای رشد کردهاند که خشونت را امری روزمره و عادی تلقی کرده است، سوءاستفاده و خشونت را میآموزند. برخی از این افراد در گذشته، خود قربانی آزارهای خانگی بودهاند! کودکانی که شاهد یا قربانی خشونت هستند، یاد میگیرند که خشونت راهحلی منطقی برای حل تعارض بین مردم است.
۵. اختلالات روانی تشخیصدادهنشده
اختلالات و بیماریهای روانیای که در فرد مجرم تشخیص داده نشده و درمان نشدهاند، میتوانند موجب بروز خشونت خانگی از سمت وی شود. بیماریهایی همچون پارانویا، شیزوفرنی و اسکیزوفرنی ازجمله بیماریهای روانیای هستند که منجر به خشونت در خانه میشوند.
انواع خشونتهای خانگی کداماند؟
محققان و روانشناسان به شکلهای مختلفی انواع خشونت خانگی را دستهبندی کردهاند. عدهای این پدیده را شامل چند دستۀ کلی دانسته و عدهای دیگر گروههای جزئیتری را وارد این دستهبندیها کردهاند. ما در اینجا دستهبندیای را شرح میدهیم که اغلب روانشناسان آن را پذیرفتهاند.
۱. سوءاستفادۀ روانی
آسیبهای روانی میتوانند با تهدید به آسیب جسمی به خود، همسر یا فرزندان بروز پیدا کنند. همچنین تخریب اموال، اجبارکردن طرف مقابل به جدایی از دوستان، ترک کار یا قطع ارتباط با خانواده نیز در دستۀ سوءاستفادۀ روانی قرار میگیرند. این رفتارهای خشونتآمیز در خانه و بین اعضای خانواده رخ میدهد.
نوع دیگری از سوءاستفادۀ روانی وجود دارد که میتواند علاوه بر اعضای خانواده، توسط افراد غریبه یا دوستان و آشنایان نیز انجام شود. تعقیب و گریزهای بدون دلیل با هدف آزار و اذیت یا ترساندن قربانی، تماسهای تلفنی مکرر، ارسال نامهها یا هدایای بینامونشان، تحتنظرگرفتن قربانی در محل کار، خانه و هر جای دیگری که میرود، همگی در دستۀ آزارهای روانی قرار دارند.
۲. آزار و اذیت عاطفی
آزارهای عاطفی به شکلهای گوناگون نمود پیدا میکنند. برخی از مدلهای آزار عاطفی که قربانی را تحت فشار احساسات ضد و نقیض قرار میدهد، عبارتاند از:
- تضعیف احساس ارزشمندی فرد از طریق انتقاد مداوم؛
- تحقیر تواناییهای فرد قربانی؛
- آسیبزدن به روابط قربانی با فرزندانش؛
- منع ملاقات قربانی با دوستان و خانوادهاش؛
- انواع توهین به قربانی؛
- محرومکردن قربانی از محبت خود؛
- ازدواج اجباری فرزندان.
۳. آزار و اذیت اقتصادی یا مالی
در این سبک از خشونت خانگی فرد مجرم تلاش میکند تا قربانی استقلال مالی نداشته باشد و به مجرم وابستگی مالی پیدا کند. کنترل کامل منابع مالی قربانی، ممنوعیت اشتغال، جلوگیری از دسترسی قربانی به پول و… همگی در زمرۀ آزار و اذیتهای اقتصادی و مالی قرار دارند.
۴. آزار و اذیت جنسی و جسمی
تجاوزات جسمی و جنسی یا تهدید به انجام آنها، متداولترین نوع آزار و خشونت خانگی هستند. بااینحال، آزارهای جسمی و جنسی، اعمال و رفتارهای متنوعی را شامل میشوند. ختنۀ زنان، قتلهای ناموسی، تهدید به مرگ، کتکزدن، وادارکردن شریک زندگی برای برقراری رابطۀ جنسی نامتعارف، زخمیکردن و حملات فیزیکی، در کنار بسیاری از رفتارهای دیگر در حوزۀ آزارهای جنسی و جسمی قرار میگیرند.
گرچه این آزارها ممکن است هرازگاهی رخ دهد، اما ترس قربانی از تکرار آن باعث میشود که سوءاستفادهکننده کنترل زندگی و رفتارهای او را به کمک اینگونه آزارها به دست گیرد.
قربانیان خشونت خانگی چه باید کنند؟
بااینکه فرد مجرم دلایل منطقی زیادی برای اقدامات متجاوزانۀ خود دارد، اما باید بدانید که هیچ دلیلی نمیتواند آزار و اذیت خانگی را توجیه کند. در بسیاری از کشورها قوانین تأثیرگذاری برای این موضوع مهم وضع شده است؛ باوجوداین، افراد زیادی در سراسر دنیا مورد خشونت خانگی قرار میگیرند.
مشاوریکی از راههایی است که قربانیان برای بهبود شرایط خود از آن استفاده میکنند. گاهی حتی افرادی که خود آزاردهنده هستند نیز با اطلاع از اینکه در حال تجربۀ یک مشکل روانی هستند، به مشاوران مراجعه میکنند.
یاری وی سالهاست که با ارائۀ خدمات مشاوره روانشناسی در زمینههای گوناگون، ازجمله آزارهای خانگی، توانسته به افراد زیادی کمک کند تا شرایط بحرانی خویش را ساماندهی کنند. مشاوران یاری وی برای خدمترسانی به شما همواره در تلاشاند.