اضطراب پس از تروما در افرادی ایجاد میشود که یک رویداد تکاندهنده و تاثیرگذار را از سر گذرانده باشند. اینکه یک موضوع آسیبزا در شما احساس ترس ایجاد کند، کاملا طبیعیست؛ زیرا ترس باعث میشود در چند ثانیه ابتدایی، یکسری واکنشها تحت عنوان «جنگ یا گریز» در بدن شما رخ دهد که نتیجه آنها، محافظت از بدن شما خواهد بود.
تقریبا میتوان گفت همه افراد تروما و پاسخهای پس از آن را تجربه میکنند که پس از مدتی بهبود مییابد. اما تعدادی هم هستند که این پاسخها و ترسها تا مدتها همراهشان میماند؛ ما به آن «اضطراب پس از تروما» یا PTSD میگوییم. افراد دارای PTSD حتی زمانی که دیگر در معرض ترس نیستند، باز هم احساس ناامنی میکنند. در این مقاله از مجله روانشناسی یاریوی میخواهیم بهطور مفصل به اختلال اضطراب پس از سانحه، نشانهها و درمان آن بپردازیم.
فهرست محتوا
عوامل ایجادکننده اضطراب پس از سانحه
همانطور که در مقدمه هم به آن اشاره کردیم، PTSD به این معناست که با وجود قرارگیری فرد آسیبدیده در شرایط امن، کماکان احساس ترس و اضطراب در او وجود دارد. این فرد ممکن است رویداد یا مجموعهای از رویدادها را تجربه یا مشاهده کرده باشد. این رویدادها عبارتند از:
- بلایای طبیعی
- تصادف
- جنگ یا حملات تروریستی
- تجاوز یا آزار و اذیت جنسی
- آسیبهای تاریخی
- خشونت
- خیانت
- مرگ عزیزان
- و …
این عوامل ممکن است از نظر جسمی و روحی-روانی روی فرد تاثیر بگذارد و روابط اجتماعی و خانوادگیاش را تحتالشعاع قرار دهد. در گذشتههای دور، اضطراب پس از تروما نامهای متعددی داشت؛ از جمله «شوک شِل» در سالهای جنگ جهانی اول و «خستگی رزمی» پس از جنگ جهانی دوم. اما علم روانشناسی ثابت کرد که این اضطرابها تنها مخصوص کهنهسربازان جنگ نیست.
چه افرادی مستعد PTSD هستند؟ واکنشها چگونه است؟
امروزه میدانیم که PTSD در همه افراد، بدون در نظر گرفتن نژاد، قومیت، جنسیت، ملیت، سن و فرهنگ، ممکن است رخ دهد. شیوع این اختلال در نوجوانهای 13 تا 18 ساله 8 درصد است. آمار میگوید بهطور میانگین از هر 11 نفر، یک نفر اختلال اضطراب پس از سانحه را در طول زندگیاش تجربه میکند. در این میان باید بگوییم که تعداد خانمهایی که این اختلال را تجربه میکنند، دو برابر آقایان است.
افکار و احساسات آزاردهنده که پیشتر تجربه شدهاند، ممکن است از طریق فلشبک یا کابوس دوباره زنده شوند. افراد دارای این اختلال، در مواجهه با این شرایط، ممکن است احساس اندوه، ترس یا عصبانیت کنند. همچنین احتمال دارد با برخی افراد احساس بیگانگی و غریبی کنند.
این افراد عموما از شرایط یا افرادی که اتفاقات مهلک گذشته را به یادشان میآورند، دوری میکنند. در شرایط حادتر احتمال این وجود دارد که واکنشهای منفی و شدیدی نسبت به چیزهای معمولی مثل صدای بلند یا لمس تصادفی بدن داشته باشند؛ زیرا همین چیزهای کوچک، برای آنها یادآور لحظات وحشتناک و فراموشنشدنی گذشته است.
نشانههای اضطراب پس از تروما چیست؟
با وجود اینکه همه ما ترسهای ناشی از اتفاقات مهلک را تا کنون تجربه کردهایم، اما تنها تعداد اندکی از افراد این ترس را با خود در سراسر زندگی حمل میکنند. موضوع مهمی که باید بدانید این است که افراد دارای اختلال PTSD تجربههای مشابهی نداشتهاند؛ بهطور مثال برخیها مرگ ناگهانی عزیزی را تجربه کرده و برخی دیگر تصادف یا برخوردهای خشونتآمیزی را از سر گذراندهاند.
نشانهها و علائم اضطراب پس از سانحه، معمولا 3 ماه پس از وقوع اتفاق، خود را نشان میدهند؛ اما این احتمال وجود دارد که به یک سال هم برسد. توجه داشته باشید که این ترسها و اضطرابها را زمانی میتوانیم PTSD بنامیم که نشانهها بیش از یک ماه طول بکشند و زندگی عادی و روزمره شخص را مختل کنند.
دوره درمانی این اختلال در همه افراد مشابه نیست. برخیها 6 ماه زمان لازم دارند تا بهبود یابند؛ در حالی که برخی دیگر ممکن است سالها آن را همراه خود داشته باشند. افرادی که دارای اختلال اضطراب پس از تروما هستند، این علائم را از خود نشان میدهند:
- نفوذ: یعنی هجوم افکار مزاحم مانند خاطرات تکراری و غیرارادی به ذهن شخص مبتلا به PTSD. این افکار ممکن است از طریق خوابهای ناراحتکننده یا فلشبک، در شخص زنده شوند. گاهی اوقات فلشبکها آنقدر واضحاند که افراد احساس میکنند آن تجربه هولناک جلوی چشمشان اتفاق میافتد.
- اجتناب: یعنی دوریکردن از افراد، مکانها، فعالیتها، اشیاء و موقعیتهایی که ممکن است آن اتفاق وحشتناک را یادآوری کنند. افراد دارای اختلال سعی میکنند از یادآوری یا فکرکردن به آن لحظات فاصله گیرند. در چنین شرایطی نسبت به شرح ماوقع و بازگویی اتفاقات گذشته، از خود مقاومت نشان میدهند.
- تغییرات در شناخت و خلقوخو: اضطراب پس از تروما باعث ایجاد احساساتی در افراد مبتلا میشود که منجر به باورهای مستمر و تحریفشده در مورد خود یا دیگران خواهد شد. در چنین شرایطی، عموما دیالوگهایی مانند “من آدم بدی هستم” یا “به هیچکس دیگه نمیتونم اعتماد کنم” زیاد تکرار میشود. پیامدهای این افکار تحریفشده منجر به سرزنش نادرست خود یا دیگران میشود. ترس همیشگی، وحشت، خشم، احساس گناه، شرم و نداشتن رغبت به انجام فعالیتهایی که پیشتر باعث لذت میشد، از جمله تاثیرات این افکار تحریفشده است.
- تغییرات در برانگیختگی و عکسالعمل: واکنشها و تحریکپذیریها ممکن است شکل دیگری به خود گیرند و باعث رفتارهایی خشونتآمیز و بیپروا یا حتی خودویرانگر شود؛ بهطور مثال شخص دارای اختلال، بیش از حد مراقب محیط اطراف است یا نمیتواند بهراحتی بخوابد.
همانطور که پیشتر هم گفتیم، همه ما ممکن است پس از پشت سر گذاشتن اتفاقاتی دردناک و آسیبزا، علائمی را مانند آنچه که در بالا ذکر شد، تا چند روز تجربه کنیم؛ اما یادآوری میکنیم که زمانی میتوان این علائم را به اضطراب پس از تروما ربط داد که حداقل یک ماه بهطول بینجامد و باعث اخلال در عملکرد روزانه فرد شود. اضطراب پس از سانحه ممکن است با افسردگی، مشکلات حافظه، مصرف مواد مخدر، رفتارهای آسیبزننده و مشکلات روحی و جسمی همراه باشد.
آیا کودکان واکنشهای متفاوتی نسبت به بزرگسالان دارند؟
کودکان و نوجوانان احتمال دارد واکنشهایی شدیدتر و کنترلنشدهتر نسبت به بزرگسالان از خود نشان دهند؛ اما با این حال ممکن است رفتارهایی را در آنها ببینیم که در بزرگسالان وجود ندارد. در رابطه با کودکان زیر 6 سال میتوانیم به این عکسالعملها اشاره کنیم:
- خیسکردن تخت، با وجود یادگیری استفاده از توالت
- فراموشی یا ناتوانی در نحوه صحبتکردن
- پیادهسازی آن رویداد ترسناک هنگام بازی
- دلبستگی غیرمعمول و بیش از حد به پدر و مادر یا سایر بزرگسالان
کودکان بزرگتر و نوجوانان، پس از تروما رفتارهایی از خود نشان میدهند که به بزرگسالان نزدیکتر است؛ اما احتمال دارد با شدت بیشتری همراه باشد. بیاحترامی، فحاشی، عذاب وجودان و رفتارهای انتقامجویانه از جمله این واکنشهاست.
چرا برخیها اضطراب پس از سانحه را تجربه میکنند و برخیها خیر؟
همانطور که تا الآن متوجه شدهاید، همه افراد پس از یک رویداد ترسناک و زیانبار، احساس ترس را تجربه میکنند؛ اما بیشتر آنها به PTSD دچار نمیشوند. عواملی را که باعث ایجاد این اختلال میشوند، در ادامه بیان کردهایم.
- ترومای دوران کودکی
- داشتن سابقه بیماری روانی یا سوءمصرف مواد
- شاهد زخمیشدن یا جسد یک شخص
- زندگی در میان حوادث و ناهنجاریهای اجتماعی و خطرناک
- صدمهدیدن
- احساس وحشت، درماندگی یا ترس شدید
- طرد اجتماعی پس از رویداد
- مقابله با استرس مضاعف پس از سانحه؛ مانند مرگ یکی از عزیزان یا از دست دادن شغل یا خانه
در مقابل اینها، عوامل بازدارندهای وجود دارند که میتوانند از بروز این اختلال جلوگیری کنند:
- کمکگرفتن از سایر افراد مانند دوستان، خانواده و مشاور روانشناس
- یافتن یک گروه پشتیبانی پس از یک رویداد زیانبار
- داشتن احساسی خوب نسبت به اعمال خود در مواجهه با خطر
- داشتن یک استراتژی مقابلهای مثبت
- یافتن راهی برای عبور از رویداد بد و درسگرفتن از آن
- توانایی عمل و واکنشی موثر؛ علیرغم احساس ترس
دانشمندان در حال بررسی اهمیت این عوامل و سایر فاکتورها، از جمله ژنتیک و نوروبیولوژی هستند تا شاید روزی بتوانند مشخص کنند که چه افرادی مستعد اضطراب پس از تروما هستند.
انواع روشهای درمانی PTSD
باید توجه داشته باشید همه افرادی که اضطراب پس از تروما را تجربه میکنند، به درمان روانپزشکی نیاز ندارند. عوامل تسکیندهنده متعددی مثل گذر زمان، حمایت اطرافیان و کمک خود شخص، باعث بهبود این اختلال میشود.
اما گاهی اوقات این اختلال با ناراحتیهای شدید و ناتوانکننده همراه است که در چنین شرایطی باید از روشهای درمانی کمک گرفت. باید بدانید که PTSD قابل درمان است و فرد هرچه سریعتر تحت درمان قرار گیرد، شانش موفقیت درمان او بالاتر خواهد رفت. بهطور کلی روشهای زیر برای درمان اختلال اضطراب پس از سانحه مورد استفاده قرار میگیرد:
- رواندرمانی (گفتاردرمانی)
- دارودرمانی
- هردو
متد درمانی برای هر شخص متفاوت است. از آنجایی که افراد PTSD ترومای مشابه یکدیگر را تجربه نمیکنند، درمان آنها هم مشابه نخواهد بود. ممکن است یک نفر با رواندرمانی جواب گیرد و دیگری به دارو نیاز داشته باشد.
· روش دارودرمانی
مطالعهشدهترین نوع دارو برای درمان این اختلال، داروهایی هستند که برای ضد افسردگی تجویز میشوند؛ مثل SSRI و SNRI (مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین و مهارکنندههای بازجذب سروتونین-نوراپینفرین). این داروها به کنترل علائم PTSD از جمله ناراحتی، نگرانی، عصبانیت و بیحسی درونی کمک میکنند. سایر داروهایی که برای این افراد تجویز میشوند ممکن است برای درمان علائم خاصی مثل مشکلات خواب، بیقراری فیزیکی و کابوسها مفید باشند.
· روش رواندرمانی
در رواندرمانی، که به آن گفتاردرمانی هم میگویند، یک متخصص سلامت روان طی جلسهای با فرد مبتلا به اضطراب پس از تروما صحبت میکند. جلسات رواندرمانی میتواند یکبهیک یا گروهی برگزار شود. پروسه گفتاردرمانی برای درمان PTSD معمولا بین 6 تا 12 هفته طول میکشد؛ اما احتمال دارد این زمان بیشتر هم شود.
همانطور که پیشتر گفتیم، حمایت خانواده و دوستان میتواند بهتنهایی باعث بهبود این اختلال شود؛ لذا تحقیقات نشان میدهد که حمایت خانواده و دوستان میتواند در کوتاهترشدن پروسه درمانی نقش بسزایی داشته باشند.
بسیاری از مدلهای رواندرمانی میتوانند برای درمان این اختلال کارساز باشند. برخی از این شیوهها بهطور مستقیم علائم PTSD را نشانه میگیرند و سایر مدلها تمرکزشان روی مشکلات اجتماعی، خانوادگی یا شغلیست. با توجه به شرایطی که هر فرد دارد، درمانگر شیوه درمانی مختص به او را انتخاب میکند. این شیوه درمانی ممکن است ترکیبی از چند روش باشد. رواندرمانیهای کارساز معمولا بر این فاکتورها تاکید دارند:
- آموزش در مورد علائم
- آموزش در جهت شناسایی محرکهای علائم
- آموزش در جهت مدیریت علائم
یکی از شیوههای درمانی مفید، رفتار درمانی شناختی یا CBT است. CBT این روشها را شامل میشود:
- درمان از طریق مواجهه: برخی از سخنوران انگیزشی بارها تاکید میکنند «از هرچه که میترسید، به قلبش هجوم ببرید». درمان از طریق مواجهه هم تقریبا مبتنیبر همین تکنیک است. این شیوه درمانی به افراد دارای اختلال کمک میکند تا با ترس خود روبهرو شوند و آن را کنترل کنند. بهتدریج درمانگر از تخیل، نوشتن یا بازدید از مکانی که سانحه در آن اتفاق افتاده است استفاده میکند تا فرد به ایمنترین شکل ممکن آن شرایط را تجربه کند. درمانگر این ابزارها را بهکار میبرد تا فرد مبتلا به PTSD توانایی مقابله با احساسات خود را پیدا کند.
- بازسازی شناختی: گاهی اوقات افراد مبتلا به این اختلال، سانحه رخداده را متفاوت از نحوه وقوع آن بهیاد میآورند. در چنین شرایطی آنها احساس گناه یا شرم میکنند و خودشان را مقصر این اتفاق میدانند؛ بهطور مثال میگویند “من آدم خیلی بدی هستم؛ این دنیا دیگه جای زندگیکردن نیست؛ دیگه به هیچکس نمیشه اعتماد کرد”. درمانگر به این افراد کمک میکند تا بهشیوهای واقعبینانه به آنچه که پیش آمده است نگاه کنند.
روشهای درمانی مختلفی برای اضطراب پس از سانحه وجود دارد که روانشناس با توجه به جلسهای که برگزار میکند، تعیین خواهد کرد که کدامیک از روشها کارساز خواهد بود. مراجعهکنندگان باید بهراحتی درباره عواطف و احساسات خود با درمانگر صحبت کنند تا بهترین شیوه درمانی برای آنها اتخاذ شود.
به خودتان کمک کنید؛ زیرا ارزشمندترین هستید!
احتمالا برداشتن اولین قدم برای کمک به خود، بسیار سخت خواهد بود. به این موضوع واقفیم که ممکن است پروسه درمانی زمانبر شود؛ اما قطعا جواب خواهید گرفت. اگر نمیدانید که برای گرفتن کمک به چه کسی اعتماد کنید، مشاوران یاریوی در کنار شما هستند. برای کمک به خود در حین درمان، این نکات را فراموش نکنید:
- با پزشک خود در مورد روشهای درمانی صحبت کنید.
- فعالیت بدنی ملایم یا ورزش را فراموش نکنید. برای کاهش استرس خیلی کمککنندهاند.
- اهدافی واقعبینانه و امکانپذیر برای خود تعیین کنید.
- کارهای بزرگ را به کارهای کوچک تقسیم و آنها را اولویتبندی کنید.
- سعی کنید اوقات فراغت خود را با افراد دیگر بگذرانید و حداقل یک دوست یا آشنای قابل اعتماد در کنار خود داشته باشید. یادتان باشد که افراد قابل اعتماد خیلی میتوانند یاریدهنده باشند.
- به این باور برسید که بهتدریج به بهبودی کامل میرسید؛ نه فورا.
- موقعیتها، مکانها و اشخاص آرامشبخش را بشناسید.
یادتان باشد زمانی که در معرض اتفاقات آسیبزا قرار میگیرید، مراقبت از خود اهمیت پیدا میکند. هیچچیز در این دنیا ارزشمندتر از خود شما نیست؛ پس برای حفظ این ارزش، از هیچچیز دریغ نکنید.