حتی گاهیاوقات این مثل معروف نیز گفته میشود که افراد پس از ازدواج علاوه بر همسرشان با خانوادۀ او نیز ازدواج میکنند. بنابراین، بسته به تعداد افراد خانوادۀ همسر باید خود را برای برقراری ارتباط با آنها آماده کنید. مهارت برقراری ارتباط با خانوادۀ همسر یکی از مهمترین مهارتهایی به شمار میرود که مرد و زن باید در طول زندگی مشترک آن را به کار بگیرند. در این مقاله قصد داریم به بررسی رازهای ارتباط با خانواده همسر بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
فهرست محتوا
مهمترین مشکلات معمول در ارتباط با خانوادۀ همسر
اگر بخواهیم تصویری درست از حدود رابطه با خانوادۀ همسر ارائه دهیم، میتوان یک چهارضلعی را تصور کرد که مرد، زن، خانوادۀ مرد و خانوادۀ زن در رأسهای این چهارضلعی قرار میگیرند. در تعامل بین هریک از رأسهای این چهارضلعی ممکن است مشکلاتی به وجود بیاید. حساسترین نوع مشکلات نیز مربوط به ارتباط با خانواده همسر است.
در این بین گاهی پیش میآید که زن در برقراری تعامل سالم با خانوادۀ همسر خود دچار مشکل میشود. این مشکل ممکن است برای مردها در برقراری تعامل با خانوادۀ زن نیز ایجاد شود.
بسیاری از مشکلات معمول در ارتباط با خانوادۀ همسر به دلایل زیر رخ میدهد:
- مرد یا زن وابستگی عاطفی شدیدی به خانوادۀ خود، بهویژه مادرشان دارند.
- زن یا مرد بهطور روزانه خود ساعتهای زیادی را بهصورت تلفنی صحبت با مادر میکنند.
- هریک از دو طرف تمایل دارند که در اوقات فراغت خود زمانهای زیادی را با خانوادهشان صرف کنند.
- زندگیکردن دور از خانواده برای آنها سخت است.
- در تصمیمگیریهای مربوط به زندگی زناشویی، خانوادهشان را دخالت میدهند.
- وابستگی مالی زن یا مرد به خانوادۀ خود حتی پس از ازدواج نیز میتواند مشکلساز شود.
- دخالت خانوادۀ همسر در شیوههای تربیتی فرزندان یکی دیگر از مشکلاتی است که بعضاً صدمات زیادی به ارتباط با خانوادۀ همسر وارد میکند.
- گاهیاوقات زندگی زن و مرد در کنار خانوادۀ یکی از آنها مشکلات زیادی را به بار میآورد.
رازهای ارتباط با خانواده همسر
برای برقراری رابطۀ درست با خانوادۀ همسر چندین راه اساسی وجود دارد که مورد تأیید بسیاری از کارشناسان روانشناسی قرار دارد. برخی از مهمترین راههایی که هریک از زن و مرد میتوانند در پیش بگیرند، عبارت است از:
1. با همسر خود بهطور مستقیم به گفتوگو بنشینید
یکی از اولین گامهایی که باید برای بازسازی ارتباط با خانوادۀ همسر بردارید این است که بهطور مستقیم با همسر خود گفتوگو کنید. بسیاری از مشکلاتی که در بالا ذکر کردیم، فقط از طریق گفتوگوی صمیمی و مستقیم با همسر قابل حل است.
سعی کنید در محیطی عاطفی و گرم با همسر خود در این زمینه تبادل نظر کنید. بههیچوجه به سراغ سرزنشکردن یا بیاحترامی به خانوادۀ او نروید. سعی کنید صادقانه و درعینحال با رعایت احترام مشکلاتی را که به نظرتان میرسد با همسر خود در میان بگذارید.
حتماً به همسر خود نیز اجازه دهید تا نظراتش را به شما منتقل کند. حتی اگر او چیزی در این زمینه نگفت، با طرح سؤال سعی کنید او را نیز به گفتوگو وادار کنید. از دل این گفتوگوها قطعاً راهکاریهای بسیار خوبی برای تنظیم ارتباط با خانواده همسر به وجود میآید.
2. فراموش نکنید شما یک تیم هستید
تحت هیچ شرایطی نباید صف خود را از همسرتان جدا کنید. حتی اگر مشکلات شما در ارتباط با خانوادۀ همسرتان عمیق است، سعی کنید خود را همواره در کنار همسرتان نگه دارید. در هنگام مواجهه با خانوادۀ همسر نیز اگر همسرتان را در کنارتان داشته باشید، راحتتر میتوانید با خانوادۀ او تعامل کنید.[4]
3. همسرتان قبل از آنکه همسر شما باشد، فرزند پدر و مادرش است
هیچگاه سعی نکنید همسرتان را بهعنوان حائل بین خودتان و خانوادهاش قرار دهید. به عبارت دیگر، سعی نکنید که او را وادار به انتخاب بین خودتان و خانوادهاش کنید. این کار نهتنها هیچ کمکی به برقراری رابطۀ درست با خانوادۀ همسر نمیکند، بلکه میتواند باعث ایجاد بحران در روابط زناشویی شما نیز بشود.[5]
4. در مواقع سختیها بههیچوجه وسواس به خرج ندهید
گاهیاوقات است که بهطور طبیعی زن یا مرد مجبور میشوند، توجه بیشتری به خانوادۀ خود داشته باشند. برای مثال وقتی بیماری برای والدین آنها ایجاد شود، باید بهعنوان فرزند تمام تلاش خود را برای بهبود حال آنها انجام دهند. این مسئله بههیچوجه نباید با واکنش منفی از طرف همسر همراه شود. حتی میتوانید از این موقعیتها برای بازسازی ارتباط با خانواده همسر استفاده کنید.
5. به دنبال تغییر افراد نباشید
افراد حاضر در خانوادۀ همسرتان را همانطور که هستند بپذیرید. مادر و پدر همسر شما قطعاً در سن و سالی نیستند که بتوانید در آنها تغییری ایجاد کنید. اگر این نکتۀ بهظاهر ساده اما خیلی مهم را درک کنید، میتوانید از کنار بسیاری از مشکلات، آسانتر عبور کنید.
6. در دوران تربیت فرزند حتماً از مشاور کودک استفاده کنید
بسیاری از مشکلات معمول در رابطه با خانوادۀ همسر، در دوران تربیت فرزندان در سنین پایین رخ میدهد. ممکن است شما یک سبک تربیتی خاص را برای فرزند خود بپسندید، اما خانوادۀ همسرتان به هر دلیلی با رفتارشان خلاف روش تربیتی شما عمل کنند. در اینگونه مواقع شما در شرایط دشواری قرار دارید؛ چراکه از طرفی با خانوادۀ همسرتان طرف هستید و از طرف دیگر مسئلۀ تربیت فرزندان چیزی نیست که بتوان در مقابل آن سهلانگاری کرد.
برای جلوگیری از بروز مشکلات در ارتباط با خانوادۀ همسرتان در این دورۀ زمانی، بهتر است از مشاورۀ کودک استفاده کنید. مشاورۀ کودک و نوجوان به شما کمک میکند که ضمن تربیت فرزندانتان برمبنای اصول خود، مانع از تأثیر منفی رفتار خانوادۀ همسر روی شیوههای تربیتی خود شوید.
7. هیچوقت از کوره در نروید
تصور اینکه یک نفر بهطور دائم در زندگی شخصی شما سرک بکشد، حتی اگر آن شخص مادرشوهر شما باشد، خیلی سخت است. ولی اگر شما در این شرایط نیز قرار دارید، یک نکتۀ مهم را فراموش نکنید: ارزش زندگی مشترک شما با همسرتان خیلی بیشتر از آن است که بخواهید با پرخاشگری و ازکورهدررفتن در ارتباط با خانوادۀ همسر، صدمهای به آن وارد کنید.
حتی اگر فشار زیادی را تحمل میکنید، باید بر اعصاب خود مسلط باشید. عصبانیشدن و واکنشهای رفتاری شدید، هیچ تأثیر مثبتی برای حل مشکلات معمول در رابطه با خانوادۀ همسر ندارد.
8. مرزبندیهای خود را در ارتباط با خانواده همسر تعریف کنید
سعی کنید با همسر خود گفتوگو کنید و برای حل مشکلات معمول در ارتباط با خانواده همسر به دنبال راه چاره باشید. تعیین حد و حدود رابطه با خانوادۀ همسر میتواند در این زمینه بسیار راهگشا باشد. البته باید به سه نکتۀ مهم در این زمینه توجه کنید:
- هیچگاه قولی به همسرتان ندهید که میدانید از عهدۀ آن برنمیآیید. این کار نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه مشکلات شما با خانوادۀ همسرتان را به درون خانوادۀ خودتان میکشاند.
- سعی نکنید که در همان گام اول مرزبندیهای سختی را اعمال کنید که باعث دلخوری یا دلسردی در طرف مقابل شما شود.
- هدف از مرزبندی، قطع ارتباط با خانواده همسر نیست.
برای مثال، در اینجا مثالهایی را برای تعیین حد و حدود رابطه با خانوادۀ همسر ذکر میکنیم:
- محدود یا ممنوع کردن کمک مالی به خانوادۀ همسر؛
- تعیین تعداد دفعات دیدار با خانوادۀ همسر در ماه؛
- تعیین تعداد دفعات تماس تلفنی با خانوادۀ همسر در ماه؛
- أخذ تصمیمات مهم زندگی خود در داخل خانه.
9. فرزندان خود را وارد مشکلات خود با خانوادۀ همسر نکنید
به هر ترتیب ممکن است شما تحت هر شرایطی در یک بازۀ زمانی مشکلات سطحی یا عمیقی با خانوادۀ همسرتان داشته باشید. همیشه راه را برای برگشت باز بگذارید و سعی نکنید که همۀ درها را ببندید. برای مثال، نباید فرزندان را در اختلافات خود وارد کنید.
هرچند که ممکن است بچهها از یک سنی به بعد بهطور کامل در جریان مشکلات شما با مادربزرگ یا پدربزرگشان قرار گیرند، اما نباید بههیچوجه این مشکلات روی ارتباط آنها با هم اثر منفی بگذارد. بسیاری از مواقع بچهها میتوانند نقش حلقۀ واسطه را برای حل مشکلات معمول در ارتباط با خانواده همسر ایفا کنند. این فرصت را از دست ندهید.
10. در نهایتِ احترام مشکلات خود را با خانوادۀ همسر در میان بگذارید
هرچند این گزینه انتخاب چندان راحتی برای بسیاری از ما به شمار نمیرود، اما واقعیت این است که میتوانید بهطور مستقیم با خانوادۀ همسر در رابطه با مشکلاتتان حرف بزنید. اگر این توانایی را در خود میبینید، حتماً باید توجه داشته باشید که رعایت چند نکته در این زمینه بسیار ضروری است:
- قبل از صحبتکردن، حتماً همسر خود را در جریان بگذارید و موافقت او را بگیرید.
- فراموش نکنید که حتی ذرهای نباید از حیطۀ ادب و احترام خارج شوید.
- گاهیاوقات نیازی به حرفزدن نیست، بلکه میتوانید مطابق عملکرد خودتان با چیزی مخالفت کنید.
11. ارتباط با خانواده همسر را بهطور منظم حفظ کنید
در خانواده با همسرتان توافق کنید که در طول ماه بهطور منظم با خانوادههای یکدیگر دیدار یا گفتوگو داشته باشید. هیچگاه سعی نکنید که مانعی بر سر راه همسرتان در دیدار با خانوادهاش باشید. بسیاری از مشکلات در ارتباط با خانوادۀ همسر از همین جا نشئت میگیرد.
به همین دلیل، سعی کنید حتماً بهصورت منظم و کنترلشده دیدارهای حضوری یا گفتوگوهای مجازی با آنها را در برنامۀ زندگی خود قرار دهید.
12. با سنتهای خانوادۀ همسرتان مبارزه نکنید
بسیاری از مشکلات معمول در رابطه با خانوادۀ همسر، به دلیل سنتها و رسوم خانوادگی به وجود میآید. این یک مسئلۀ پیچیده نیست؛ چراکه خانوادهها معمولاً دارای آداب و رسومی هستند که سعی در حفظ آن دارند. اگر به هر دلیلی این آداب و رسوم از نظر شما مورد قبول نیست، نباید بهطور مستقیم وارد مبارزه با آنها شوید.
سعی کنید بهآرامی و در گذر زمان این سنتها را به تعادل بکشانید. برخورد مستقیم شما با اینگونه مسائل میتواند مشکلات عمیقی را در ارتباط با خانواده همسر ایجاد کند.
13. گاهیاوقات از آنها نظرخواهی کنید
واقعیت این است که پدر و مادر همسر شما قطعاً تجربۀ بهمراتب بیشتری از شما و همسرتان دارند. سعی کنید گاهیاوقات در طول زندگی از آنها مشورت بگیرید. این کار را حتی در مواقعی هم که واقعاً به مشاورۀ آنها نیاز ندارید، انجام دهید. شک نکنید در برقراری ارتباط صمیمانه با خانوادۀ همسر میتواند انقلابی را به وجود بیاورد.
14. در اختلافات همسر با خانوادهتان طرف همسرتان را بگیرید
واقعیت این است که وقتی وارد زندگی مشترک میشوید، تعهد میدهید که وجود خود را صرف همسرتان کنید. یکی از مهمترین قوانین روانشناسی به این نکته اشاره دارد که زن و شوهر در تمام مشکلاتی که در بیرون از محیط خانه با آن روبهرو میشوند، باید طرف یکدیگر را بگیرند.
شما باید در مواقع حساس وفاداری خود را به همسرتان بهصورت تمامقد نشان دهید. در غیر این صورت، اعتماد بین دو طرف در گذر زمان از دست میرود. در اختلاف بین همسرتان با خانوادۀ خودتان همواره طرف او را بگیرید. به این ترتیب میتوانید آسودهخاطر باشید که در صورت بروز مشکل بین شما و خانوادۀ همسرتان، او حتماً کنار شما میایستد.
15. بههیچوجه خود را به آدمی که خانوادۀ همسرتان میخواهد، تبدیل نکنید
شما برای کس دیگری زندگی نمیکنید، دیگران نیز باید شما را همانطور که هستید، بپذیرند. در غیر این صورت، عملاً زندگیکردن در کنار این آدمها به کار دشواری تبدیل میشود. سعی کنید تحت هیچ شرایطی زیر بار فشارهای دیگران برای تبدیلشدن به فردی باب میل آنها نروید. البته این به معنای لجبازی نیست؛ اگر رفتار نادرستی دارید که باعث انتقاد دیگران میشود، حتماً روی حلکردن این مشکل تمرکز کنید، اما قرار نیست در ارتباط با خانواده همسر تبدیل به همان آدمی شوید که آنها میپسندند.
16. خشتهای اول را بهدرستی بگذارید
ارتباط با خانواده همسر در دوران نامزدی و عقد، بهعنوان سنگبنای حضور شما در این خانوادۀ جدید تلقی میشود. سعی کنید نهایت دقت را در این دوره داشته باشید. روابط صمیمانه و خوبی با افراد خانوادۀ همسرتان برقرار کنید. شخصیت خود را در نظر آنها بهطور ویژه بالا نگه دارید. البته بههیچوجه منظور این نیست که با آنها از موضع تفاخر برخورد کنید. از رفتوآمدهای وقت و بیوقت در دورۀ نامزدی به خانۀ پدر و مادر همسرتان بپرهیزید و سعی کنید از همان ابتدا روابط را بهصورت کنترلشده مدیریت کنید.
عوارض قطع رابطه با خانواده همسر چیست؟
تا اینجا شانزده مورد از رازهای ارتباط با خانواده همسر را مورد بررسی قرار دادیم. برخی از زوجها هستند که در هنگام بروز مشکلات با خانوادههایشان، بدترین تصمیم ممکن، یعنی قطع رابطه با آنها را میگیرند. این تصمیم شاید در کوتاهمدت زن و مرد را از زیر بار برخی مشکلات نجات دهد، اما در بلندمدت مشکلات ریشهای و عمیقی را به وجود میآورد که ممکن است خسارات جبرانناپذیری را به همراه داشته باشد. برخی از مهمترین عوارض قطع رابطه با خانوادۀ همسر عبارتاند از:
- همسر شما بهعنوان فرزند خانوادهاش پیوندی عاطفی با آنها دارد که شما بههیچوجه حق قطعکردن آن را ندارید. این کار باعث ایجاد افسردگی و تنشهای عصبی فراوان برای او میشود.
- به این فکر کنید که اگر قرار باشد روزی مجدداً ارتباط با خانواده همسر را از سر بگیرید، دیگر از کیفیت سابق برخوردار نخواهد بود.
- مشکلات در بین زن و شوهر در گذر زمان افزایش پیدا میکند و ممکن است به طلاق منجر شود.
- همسر شما نیز احتمالاً رفتاری مشابه شما در قبال پدر و مادرتان پیش میگیرد و این مسئله ممکن است کار را برای هر دوی شما سختتر کند.
به خاطر داشته باشید که قطع رابطه با خانواده همسر همواره باید بهعنوان آخرین راه در نظر گرفته شود. بهعلاوه، شما نباید در این زمینه بهتنهایی تصمیمگیری کنید. اگر روزی مجبور شدید که چنین تصمیمی بگیرید، حتماً باید با مشورت همسرتان باشد.
کلام پایانی
در این مقاله سعی کردیم به معرفی رازهای ارتباط با خانواده همسر بپردازیم که زوجها باید حتماً از آنها آگاهی کافی را داشته باشند. روابط درست با خانوادۀ همسر قطعاً در تحکیم روابط زوجین نیز مؤثر است. سعی کنید در داخل خانه حتماً با همسر خود در این زمینه گفتوگو کنید و با هم به توافق برسید. بههیچوجه اجازه ندهید که مشکلات معمول در رابطه با خانوادۀ همسر تبدیل به زخمهای عمیقی شود که درمان آنها کار دشواری است.
سعی کنید حتماً از مشاوران متخصص در این زمینه مشورت بگیرید تا راههایی برای حل مشکل پیش پای شما بگذارند. مشاوران متخصص در یاری وی گرد هم آمدهاند، میتوانید از آنها برای حل مشکلات زناشویی خود حتماً یاری بگیرید. به خاطر داشته باشید که شما و خانوادۀ همسرتان در یک کشتی سوار هستید. هیچگاه این کشتی را سوراخ نکنید.